شکل جمع:
deedsکردار، کار، قباله، سند، با قباله واگذار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
What we need is deeds not words.
آنچه که بدان نیاز داریم عمل است، نه حرف.
the terrible deeds perpetrated by the Nazis
کارهای وحشتناکی که توسط نازیها انجام شد
good deeds, good words, and good thoughts
کردار نیک، گفتار نیک، پندار نیک
When the deed is signed and sealed, the house will be legally yours.
هنگامی که قباله امضا و مهر شود، خانه بهطورقانونی متعلق به شما خواهد بود.
He changed his name by deed poll.
او نام خود را بهطوررسمی و قانونی عوض کرد.
صندوق آهنین (که اسناد و مدارک گرانبها را در آن نگه میدارند)
کار نیک کردن، عمل خیر (روزانه را) انجام دادن
(انگلیس - اسم خود را) قانونی عوض کردن
واقعاً، عملاً، براستی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deed