فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Covenant

ˈkʌvnənt ˈkʌvnənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    عهد، میثاق، پیمان (معمولاً رسمی و الزام‌آور)
    • - The covenant she and I entered into is inviolable for ever ...
    • - عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست ...
    • - The two business partners signed a covenant to ensure they would work together to achieve their shared goals.
    • - این دو شریک تجاری پیمانی امضا کردند تا اطمینان حاصل کنند که برای رسیدن به اهداف مشترک خود با یکدیگر همکاری خواهند کرد.
  • noun countable
    انگلیسی بریتانیایی تعهد کتبی (مبنی بر پرداخت منظم مبلغی به ویژه به مؤسسات خیریه)
    • - The wealthy businessman made a covenant with a local charity to donate a substantial amount of money each month.
    • - تاجر ثروتمند به مؤسسه‌ی خیریه‌ی محلی تعهد کتبی داد که هر ماه مبلغ قابل توجهی پول اهدا کند.
    • - The CEO signed a covenant with the nonprofit organization, committing to make regular donations to support their efforts.
    • - مدیرعامل تعهد کتبی‌ای را با سازمان غیرانتفاعی امضا کرد و متعهد شد که برای حمایت از تلاش‌های آن‌ها به طور منظم کمک‌های مالی انجام دهد.
  • verb - intransitive verb - transitive formal
    تعهد دادن، عهد کردن، پیمان بستن، میثاق بستن
    • - The couple covenanted to love and support each other for the rest of their lives.
    • - این زن و شوهر تعهد دادند که تا آخر عمر یکدیگر را دوست داشته باشند و از یکدیگر حمایت کنند.
    • - The two nations covenanted to work together for peace and prosperity.
    • - دو ملت پیمان بستند که برای صلح و آسایش با یکدیگر همکاری کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد covenant

  1. noun pact, promise
    Synonyms: agreement, arrangement, bargain, bond, commitment, compact, concordat, contract, convention, deal, deed, dicker, handshake, papers, stipulation, transaction, treaty, trust
    Antonyms: disagreement
  2. verb agree
    Synonyms: bargain, concur, contract, engage, pledge, plight, promise, stipulate, swear, undertake, vow
    Antonyms: break, disagree

ارجاع به لغت covenant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «covenant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/covenant

لغات نزدیک covenant

پیشنهاد بهبود معانی