شکل جمع:
arrangementsمقدمات، تمهیدات، ترتیبات، برنامهها، تدارکات، برنامهریزی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Have you made the necessary arrangements for the wedding?
ترتیبات لازم برای عروسی را دادهاید؟
The arrangement for the wedding took months to finalize.
برنامهریزی برای عروسی ماهها طول کشید تا نهایی شود.
توافق، قرار، قرارومدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I made an arrangement to rent the property.
توافق کردم که ملک را اجاره کنم.
by prior arrangement
با قرار قبلی
ترتیب، نظم، قرار، تنظیم، آرایش، چیدمان
What are the eating and sleeping arrangements?
ترتیب خوردن و خوابیدن چگونه است؟
flower arrangement
گلآرایی
A room arrangement that suits one person may not suit another.
چیدمان اتاق مورد علاقهی یک فرد ممکن است دلخواه فرد دیگری نباشد.
موسیقی تنظیم، قطعهی موسیقی (دگرسانشده)
a Mozart symphony in an arrangement for piano duet
سمفونی موتسارت دگرسانشده برای دو پیانو
The arrangement highlighted the flutes and violins beautifully.
تنظیم بهخوبی فلوت و ویولن را چشمگیر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «arrangement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrangement