آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Disposition

ˌdɪspəˈzɪʃn ˌdɪspəˈzɪʃn

معنی disposition | جمله با disposition

noun countable C2

شخصیت، مشرب، خلق‌وخو، مزاج، حالت

He has a warm and friendly disposition.

او شخصیت گرم و مهربانی دارد.

She woke up with a nasty disposition.

او با خلق بدی از خواب بیدار شد.

noun formal

تمایل، گرایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a disposition to deceive

تمایل به فریب دادن

The human disposition to war and violence

تمایل بشر به جنگ و خشونت

noun countable uncountable

فروش، فروش دارایی، واگذاری (پول یا ملک)

The disposition of the estate was a lengthy process.

واگذاری دارایی یک فرآیند طولانی بود.

The disposition of the company's assets was handled by a team of lawyers.

فروش دارایی‌های شرکت توسط تیمی از وکلا انجام شد.

noun uncountable

حقوق رسیدگی (در دادگاه)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

The disposition of the legal case was finally reached after months of deliberation.

سرانجام پس از ماه‌ها بحث و بررسی، رسیدگی به پرونده‌ی قضایی به نتیجه رسید.

The court's disposition of the case was fair and just.

رسیدگی دادگاه به پرونده منصفانه و عادلانه بود.

noun

طرز قرارگیری، شکل قرارگیری، چیدمان، استقرار

The disposition of the artillery was shown on the map.

طرز قرارگیری توپخانه روی نقشه نشان داده شد.

The teacher changed the students' disposition.

معلم شکل قرارگیری دانش‌آموزان را تغییر داد.

noun

اختیار، قدرت اختیار

The highest power of man is the power of disposition.

والاترین قدرت انسان، قدرت اختیار است.

Man has disposition.

انسان دارای قدرت اختیار است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد disposition

ارجاع به لغت disposition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disposition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disposition

لغات نزدیک disposition

پیشنهاد بهبود معانی