شکل جمع:
naturesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خلاف طبیعت، غیرطبیعی
طبیعتاً، طبعاً، ذاتی، از نظر خمیره، فطری
مانند، همانند، مثل، دارای، دارای ویژگی
1- لخت، لخت و پتی، برهنه 2- وحشی، رامنشده 3- زمین بکر، کشتنشده 4- نامتمدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nature» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nature