Species

ˈspiːʃiːz ˈspiːʃiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B2
نوع، قسم، گونه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a species of bravery
- نوعی شجاعت
- an endangered species
- گونه‌ای در معرض خطر
- The extinction of certain species can have a detrimental impact on the ecosystem.
- انقراض بعضی گونه‌ها می‌تواند تاثیری مخرب بر اکوسیستم داشته باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد species

  1. noun class, variety
    Synonyms: breed, category, collection, description, division, group, kind, likes, lot, nature, number, order, sort, stripe, type

ارجاع به لغت species

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «species» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/species

لغات نزدیک species

پیشنهاد بهبود معانی