Species

/ˈspiː.ʃiːz/ /ˈspiː.siːz/ /ˈspiː.ʃiːz/ /ˈspiː.siːz/
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    species

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
زیست‌شناسی گونه، نوع link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The panda is one of the most well-known endangered species in the world.
- پاندا یکی از شناخته‌شده‌ترین گونه‌های در معرض خطر انقراض در جهان است.
- The extinction of a species can disrupt the entire ecosystem.
- انقراض یک گونه می‌تواند کل اکوسیستم را مختل کند.
- Different species adapt to their environments in unique ways.
- گونه‌های مختلف به شیوه‌های منحصربه‌فردی با محیط‌های خود سازگار می‌شوند.
noun countable
نوع، قسم، گونه
- There are many species of music.
- انواع مختلفی از موسیقی وجود دارد.
- She enjoys trying different species of food from around the world.
- او از امتحان کردن اقسام مختلف غذاهای دنیا لذت می‌برد.
noun
(the species) نوع بشر، نژاد انسان
- The species has evolved over thousands of years.
- نوع بشر طی هزاران سال تکامل یافته است.
- The species has faced numerous challenges throughout history.
- نژاد انسان در طول تاریخ با چالش‌های زیادی روبرو شده است.
noun countable
شیمی فیزیک نوع، گونه link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
- The species of ion in this reaction is crucial to the outcome.
- نوع یون در این واکنش برای نتیجه‌ی آن بسیار مهم است.
- Different species of molecules react differently in the presence of a catalyst.
- گونه‌های مختلف مولکول‌ها در حضور کاتالیزگر به شکل متفاوتی واکنش نشان می‌دهند.
adjective
زیست‌شناسی گونه‌ای (مرتبط با گونه‌ای خاص)
- The species characteristics of this plant make it unique.
- ویژگی‌های گونه‌ای این گیاه آن را منحصربه‌فرد می‌سازند.
- The species butterfly is often found in tropical climates.
- این پروانه‌ی گونه‌ای اغلب در مناطق گرمسیری یافت می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد species

  1. noun a term used in biology to refer to a group of animals or plants that share similar characteristics and can interbreed to produce fertile offspring
    Synonyms:
    type kind sort category class variety group order division description collection number lot variety nature breed likes stripe

ارجاع به لغت species

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «species» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/species

لغات نزدیک species

پیشنهاد بهبود معانی