فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Specie

ˈspiːʃiː-ʃiː / / -siː ˈspiːʃiː-ʃiː / / -siː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سکه(به‌خصوص سکه طلا و نقره)، پول، وابسته بسکه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد specie

  1. noun Coins collectively
    Synonyms: cash, currency, coinage, coin, mintage, metal money

Collocations

  • in specie

    1- به صورت سکه 2- تهاتری، پایاپای

ارجاع به لغت specie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «specie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/specie

لغات نزدیک specie

پیشنهاد بهبود معانی