آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Coinage

ˈkɔɪnɪdʒ ˈkɔɪnɪdʒ

شکل جمع:

coinages

معنی coinage | جمله با coinage

noun

ضربه سکه، مسکوکات، ابداع واژه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

This money is of recent coinage.

این پول تازگی ضرب شده است.

"Laser" is a recent coinage.

«لیزر» بتازگی ابداع شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد coinage

  1. noun process of making money
    Synonyms:
    minting coining
  1. noun metal money
    Synonyms:

سوال‌های رایج coinage

شکل جمع coinage چی میشه؟

شکل جمع coinage در زبان انگلیسی coinages است.

ارجاع به لغت coinage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coinage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coinage

لغات نزدیک coinage

پیشنهاد بهبود معانی