شکل جمع:
silversتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
every cloud has a silver lining
در پس هر دشواری گشایشی است (در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است) (پس از تیرگی، روشنی گیرد آب، برآید پساز تیرهشب، آفتاب) (خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری)
born with a silver spoon in one's mouth
زاده شده در خانواده پولدار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «silver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/silver