فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Silvery

ˈsɪlvri ˈsɪlvri

معنی و نمونه‌جمله

adjective

نقره فام، سیمین، سفید، براق، صاف، سیم اندود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

in the light of silvery moon

در نور ماه سیمگون

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد silvery

  1. adjective shining
    Synonyms:
    shiny brilliant glittering silver silvern silverish argent
  1. adjective musical
    Synonyms:
    melodious sonorous resonant silvern

ارجاع به لغت silvery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silvery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silvery

لغات نزدیک silvery

پیشنهاد بهبود معانی