آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Silvery

ˈsɪlvri ˈsɪlvri

معنی silvery | جمله با silvery

adjective

نقره فام، سیمین، سفید، براق، صاف، سیم اندود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

in the light of silvery moon

در نور ماه سیمگون

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد silvery

  1. adjective shining
    Synonyms:
    shiny brilliant glittering silver silvern silverish argent
  1. adjective musical

ارجاع به لغت silvery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «silvery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silvery

لغات نزدیک silvery

پیشنهاد بهبود معانی