۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Resonant

    ˈrezənənt ˈrezənənt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    طنین‌دار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    adjective
    تشدید شده، طنین‌دار
    - a resonant sound
    - صدای پر طنین
    - resonant walls
    - دیوارهای طنین‌افزا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد resonant

    1. adjective vibrant in sound
      Synonyms:
      loud noisy full deep rich powerful ringing roaring booming thundering deep-toned sonorous resounding reverberating throbbing echoing pulsating vibrant reverberant sonorant thunderous heightened intensified enhanced beating round mellow electrifying thrilling stentorian plangent orotund pulsing clangorous strident earsplitting profound consonant
      Antonyms:
      quiet faint

    ارجاع به لغت resonant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «resonant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resonant

    لغات نزدیک resonant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه