سبع، وحشی، رامنشده، غیراهلی، وحشی شدن، وحشی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a savage forest
جنگل خودروی
a savage tiger
پلنگ درنده
A wolf is a savage animal.
گرگ حیوان سبعی است.
a savage tribe
یک قبیله بدوی
his savage remarks
اظهارات رنجشآور او
The savage commander ordered the civilians to be executed.
فرماندهی ظالم دستور داد که غیرنظامیان اعدام بشوند.
In the middle of the jungle we were attacked by savages.
در وسط جنگل مورد حملهی وحشیان قرار گرفتیم.
the newspapers' savage criticism of him
انتقادات بسیار شدید روزنامهها از او
savage cuts in the educational budget
کاهشهای دردآور بودجهی آموزشی
Newspapers savaged the new prime minister.
روزنامهها نخستوزیر جدید را مورد حملهی وحشیانه قرار دادند.
The child was badly savaged by the neighbor's dog.
کودک سخت مورد حملهی سگ همسایه قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «savage» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/savage