آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ شهریور ۱۴۰۴

    Savage

    ˈsævɪdʒ ˈsævɪdʒ

    معنی savage | جمله با savage

    noun verb - transitive adjective

    سبع، وحشی، رام‌نشده، غیر‌اهلی، وحشی شدن، وحشی کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    a savage forest

    جنگل خودروی

    a savage tiger

    پلنگ درنده

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A wolf is a savage animal.

    گرگ حیوان سبعی است.

    a savage tribe

    یک قبیله بدوی

    his savage remarks

    اظهارات رنجش‌آور او

    The savage commander ordered the civilians to be executed.

    فرمانده‌ی ظالم دستور داد که غیرنظامیان اعدام بشوند.

    In the middle of the jungle we were attacked by savages.

    در وسط جنگل مورد حمله‌ی وحشیان قرار گرفتیم.

    the newspapers' savage criticism of him

    انتقادات بسیار شدید روزنامه‌ها از او

    savage cuts in the educational budget

    کاهش‌های دردآور بودجه‌ی آموزشی

    Newspapers savaged the new prime minister.

    روزنامه‌ها نخست‌وزیر جدید را مورد حمله‌ی وحشیانه قرار دادند.

    The child was badly savaged by the neighbor's dog.

    کودک سخت مورد حمله‌ی سگ همسایه قرار گرفت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد savage

    1. adjective wild, untamed
      Synonyms:
      natural crude rough fierce brutal barbaric primitive feral uncivilized untamed undomesticated native original simple harsh rustic turbulent vicious bestial brute fundamental primary rugged unrestrained aboriginal archaic ancient barbarian earliest first in a state of nature lupine nonliterate primeval primordial pristine rude uncultivated uncultured unmodified unbroken unspoiled
      Antonyms:
      tame civilized domesticated calm
    1. adjective cruel, vicious
      Synonyms:
      brutal violent fierce ruthless ferocious merciless heartless inhuman sadistic malicious bloody grim destructive relentless rapacious murderous bestial inhumane atrocious barbarous devilish diabolical hellish infernal cold-blooded brutish fell truculent raging furious frantic crazed demoniac bloodthirsty beastly remorseless unrelenting ravening wolfish feral ferine rabid
      Antonyms:
      kind nice benign

    سوال‌های رایج savage

    معنی savage به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی savage در زبان فارسی به «وحشی» یا «درنده» ترجمه می‌شود.

    «وحشی» معمولاً به شخص یا موجودی اشاره دارد که رفتارها و اعمالش تحت کنترل جامعه یا قوانین مدنی نیست و ممکن است خشن، بی‌رحم یا غیرمتمدن به نظر برسد. این کلمه در بسیاری از متون ادبی، تاریخی و فرهنگی برای توصیف افرادی یا گروه‌هایی به کار رفته که با طبیعت یا شرایط سخت زندگی ارتباط نزدیک دارند و هنوز تحت تأثیر تمدن و قوانین رسمی نیستند.

    در زبان ادبی و هنری، واژه‌ی «وحشی» گاه بار معنایی پیچیده‌تری پیدا می‌کند. این مفهوم می‌تواند نماد آزادی، اصالت یا قدرت طبیعی باشد، همان‌طور که در داستان‌ها و افسانه‌ها حیوانات یا شخصیت‌های وحشی اغلب نماد نیروهای طبیعی یا نیرویی سرکش و غیرقابل کنترل به حساب می‌آیند. در چنین زمینه‌هایی، «وحشی» گاه مثبت و گاه منفی تفسیر می‌شود و بستگی به زاویه نگاه نویسنده یا هنرمند دارد.

    در زندگی روزمره و مکالمات اجتماعی، به کار بردن «وحشی» برای افراد معمولاً بار انتقادی دارد و به رفتارهای خشن، بی‌منطق یا غیرقابل پیش‌بینی اشاره می‌کند. این واژه می‌تواند نشان‌دهنده‌ی عدم رعایت قوانین، پرخاشگری یا بی‌توجهی به دیگران باشد. به همین دلیل، در متون اجتماعی و روانشناسی معمولاً با مفاهیمی مانند خشونت، کنترل هیجان و مهارت‌های اجتماعی مرتبط است.

    از نظر تاریخی، واژه‌ی «وحشی» در توصیف گروه‌های انسانی غیرمتمدن یا قبایل بومی در منابع غربی و شرق به کار رفته است. اگرچه این کاربردها امروزه جنبه‌ی تبعیض‌آمیز و منفی دارند، اما در گذشته، «وحشی» نشان‌دهنده‌ی فاصله‌ی فرهنگی و سبک زندگی متفاوت بوده است. بررسی این کاربردها به فهم تحولات اجتماعی و فرهنگی کمک می‌کند.

    در هنر و فرهنگ معاصر، «وحشی» گاهی به عنوان استعاره برای نیرویی سرکش، شور و اشتیاق یا فردی که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد، به کار می‌رود. شخصیت‌های «وحشی» در فیلم، ادبیات و موسیقی معمولاً جذابیت خاصی دارند، زیرا نشان می‌دهند که آزادی و اصالت می‌توانند در تضاد با نظم و قوانین قرار گیرند. این نگاه هنری باعث می‌شود مفهوم «وحشی» صرفاً منفی نباشد و ابعاد مختلف انسانی و طبیعی را منعکس کند.

    ارجاع به لغت savage

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «savage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/savage

    لغات نزدیک savage

    • - sava
    • - savable
    • - savage
    • - savagery
    • - savanna
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.