شیطان صفت، بسیار بد، اهریمنی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their devilish plan was discovered in time.
نقشهی شیطانی آنان به موقع کشف شد.
She is devilishly clever.
او در زرنگی دست شیطان را از پشت بسته.
The food was devilish; I for one couldn't eat it.
خوراک افتضاح بود؛ من که نتوانستم بخورم.
That day it was devilishly hot.
آن روز بیاندازه گرم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «devilish» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/devilish