فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Hellish

ˈhelɪʃ ˈhelɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
جهنمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Without Robab, life was hellish for him.
- بدون رباب، زندگی برایش بسیار ناگوار بود.
- We were treated hellishly.
- با ما بسیار بدرفتاری شد (مثل سگ با ما رفتار کردند).
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hellish

  1. adjective fiendish; unpleasant
    Synonyms:
    terrible horrible cruel wicked atrocious diabolical devilish demonic damned infernal nefarious vicious satanic accursed fiendish abominable barbarous monstrous damnable

ارجاع به لغت hellish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hellish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hellish

لغات نزدیک hellish

پیشنهاد بهبود معانی