امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abominable

əˈbɑːmənəbl əˈbɒmɪnəbl / / -mn-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more abominable
  • صفت عالی:

    most abominable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مکروه، زشت، ناپسند، منفور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- their abominable disregard of human rights
- بی‌توجهی نفرت‌انگیز نسبت به حقوق بشر از جانب آن‌ها
- During the entire holiday, the weather was abominable.
- در تمام مدت تعطیلات هوا بسیار بد بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abominable

  1. adjective awful, detestable
    Synonyms:
    abhorrent atrocious awful bad base beastly contemptible cursed despicable disgusting foul grim grody gross hairy hateful heinous hellish horrible horrid loathsome lousy nauseating obnoxious odious offensive repellent reprehensible repugnant repulsive revolting rotten sleazy stinking terrible vile wretched
    Antonyms:
    alluring appealing delightful desirable enjoyable likeable lovable pleasant sweet wonderful

ارجاع به لغت abominable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abominable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abominable

لغات نزدیک abominable

پیشنهاد بهبود معانی