امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sleazy

ˈsliːzi ˈsliːzi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    sleazier
  • صفت عالی:

    sleaziest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
سست، شل ( shol )

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a sleazy rayon fabric
- پارچه‌ی نایلونی بنجل
- a series of sleazy pictures
- سلسله عکس‌های هرزه
- a sleazy hotel
- هتل کثیف و رنگ‌و‌رو رفته
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sleazy

  1. adjective disreputable
    Synonyms:
    base broken-down cheap common dilapidated flimsy limp low mean paltry poor run-down seedy shabby shoddy sordid squalid tacky trashy unsubstantial
    Antonyms:
    fine good nice reputable respectable

ارجاع به لغت sleazy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sleazy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sleazy

لغات نزدیک sleazy

پیشنهاد بهبود معانی