آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Tacky

ˈtæki ˈtæki

صفت تفضیلی:

tackier

صفت عالی:

tackiest

معنی tacky | جمله با tacky

adjective informal

بی‌کیفیت، ارزان، بی‌کلاس، رنگ‌ورو‌رفته، نخ‌نما، کهنه، بددوخت، بنجل، خز، ضایع

tacky clothes

لباس‌های رنگ‌و‌رورفته

His choice of wallpaper was incredibly tacky and outdated.

انتخاب کاغذدیواری او به‌طرزی باورنکردنی بی‌کلاس و قدیمی بود.

adjective

چسبناک، تر و چسبنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The paint is still tacky to the touch.

به رنگ که دست می‌زنی، هنوز چسبناک است.

tacky ink

مرکب تر و چسبنده

adjective

بدتیپ، بدلباس

a tacky lady

خانمی بدلباس

She wore a tacky sweater that clashed with her elegant dress pants.

او یک ژاکت بدتیپی پوشیده بود که با دامن شیک او تضاد داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tacky

سوال‌های رایج tacky

صفت تفضیلی tacky چی میشه؟

صفت تفضیلی tacky در زبان انگلیسی tackier است.

صفت عالی tacky چی میشه؟

صفت عالی tacky در زبان انگلیسی tackiest است.

ارجاع به لغت tacky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tacky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tacky

لغات نزدیک tacky

پیشنهاد بهبود معانی