آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ تیر ۱۴۰۳

    Crude

    kruːd kruːd

    شکل جمع:

    crudes

    صفت تفضیلی:

    cruder

    صفت عالی:

    crudest

    توضیحات:

    همچنین می‌توان در معنای سوم از crude oil به‌ جای crude استفاده کرد.

    معنی crude | جمله با crude

    adjective C2

    ابتدایی، ساده، ناشیانه

    crude woodwork

    کاردستی چوبی ساده

    The shirt had been crudely sewn together.

    پیراهن ناشیانه دوخته شده بود.

    adjective C2

    مستهجن، گستاخانه، بی‌ادبانه، خشن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    the crude behavior of the students

    رفتار بی‌ادبانه‌ی شاگردان

    his crude management techniques

    روش خشن مدیریت او

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    crude remarks

    گفته‌های گستاخانه

    noun uncountable

    زمین‌شناسی نفت خام

    the price of crude in the London market

    قیمت نفت خام در بازار لندن

    The price of crude has been steadily increasing.

    قیمت نفت خام به‌طور پیوسته درحال افزایش است.

    adjective

    خام، پالایش‌نشده، ناخالص

    crude steel

    پولاد خام

    crude data

    داده‌های ناسره (خام)

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    crude birth rate

    میزان خام زه و زاد (زاد و ولد)

    adjective

    آشکار، واضح، بدیهی

    The crude behavior

    رفتار واضح

    crude reality

    حقیقت آشکار

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد crude

    1. adjective vulgar, unpolished in manner
      Synonyms:
      rude rough dirty coarse crass foul lewd raw awkward clumsy cheap tacky ignorant indecent uncouth boorish oafish earthy loutish ungainly backward ill-bred indelicate inelegant lowbred tactless unenlightened barnyard loud obscene smutty filthy loud-mouthed grody raunchy insensible unskillful savage gross
      Antonyms:
      nice refined gentle tasteful polished
    1. adjective unrefined, natural
      Synonyms:
      natural simple rough raw rude coarse green immature unfinished primitive untrained unrefined impure homespun homemade makeshift sketchy thick unprocessed unprepared unpolished unworked unwrought undeveloped in the rough outline rustic ungraded unsorted harsh inexpert amateurish callow unmatured unproficient rough-hewn rudimentary prentice untaught unmilled unformed
      Antonyms:
      refined formal sophisticated planned stilted

    سوال‌های رایج crude

    شکل جمع crude چی میشه؟

    شکل جمع crude در زبان انگلیسی crudes است.

    صفت تفضیلی crude چی میشه؟

    صفت تفضیلی crude در زبان انگلیسی cruder است.

    صفت عالی crude چی میشه؟

    صفت عالی crude در زبان انگلیسی crudest است.

    ارجاع به لغت crude

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «crude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crude

    لغات نزدیک crude

    • - crucify
    • - crud
    • - crude
    • - crudely
    • - crudités
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.