گذشتهی ساده:
crucifiedشکل سوم:
crucifiedسومشخص مفرد:
crucifiesوجه وصفی حال:
crucifyingبر صلیب آویختن، مصلوب کردن، به دار اویختن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the day they crucified Jesus
روزی که حضرت عیسی را مصلوب کردند
If the teacher sees us, he'll crucify us!
اگر معلم ما را ببیند، پدرمان را در خواهد آورد!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crucify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crucify