آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Snowy

ˈsnoʊi ˈsnəʊi

معنی snowy | جمله با snowy

adjective

آب‌و‌هوا برفی، پوشیده از برف، سفید همچون برف، سفید

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

snowy weather

هوای برفی

a snowy peak

قله‌ی پوشیده از برف

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد snowy

  1. adjective of the white color of snow
    Synonyms:
    white snow-white pure snowlike niveous snow-covered icy cold soft powdery gleaming glaring dazzling fluffy feathery fleecy wintry stormy blanketing drifting drifted snow-clad spotless blizzardlike nival
  1. adjective marked by the presence of snow
    Synonyms:

سوال‌های رایج snowy

معنی snowy به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «snowy» در زبان فارسی به «برفی» ترجمه می‌شود.

این واژه برای توصیف هر چیزی به کار می‌رود که پوشیده از برف است یا با برف ارتباط دارد؛ مانند snowy mountain (کوه برفی) یا snowy day (روز برفی). واژه‌ی snowy اغلب تصاویری از سکوت، زیبایی، خنکی و آرامش را در ذهن تداعی می‌کند و در ادبیات و هنر، نمادی از پاکی، تازگی و گاه انزوا یا سکون طبیعت به شمار می‌رود.

از نظر علمی، مناطق snowy معمولاً در عرض‌های جغرافیایی بالاتر یا ارتفاعات زیاد قرار دارند، جایی که دمای هوا به زیر نقطه‌ی انجماد می‌رسد و بخار آب موجود در جو به شکل بلورهای یخ فرو‌می‌ریزد. این بلورها هنگام فرود به زمین به‌صورت برف جمع می‌شوند و چشم‌انداز سفید و درخشانی را پدید می‌آورند. ویژگی‌های اقلیمی چنین مناطقی شامل هوای سرد، رطوبت پایین و سکوت خاصی است که تنها در مناطق برفی یافت می‌شود.

در زندگی انسان، شرایط snowy تأثیر چشمگیری بر فعالیت‌های روزمره دارد. در مناطق سردسیر، مردم برای سازگاری با زمستان‌های برفی از لباس‌های ضخیم، سیستم‌های گرمایشی و وسایل مخصوص حمل‌ونقل مانند زنجیر چرخ یا اسکی استفاده می‌کنند. در عین حال، برف منبعی ارزشمند از آب شیرین است و در ذوب شدن تدریجی خود در فصل بهار، نقش مهمی در تغذیه‌ی رودخانه‌ها و منابع آبی ایفا می‌کند.

از منظر فرهنگی، برف و واژه‌ی snowy جایگاه ویژه‌ای در احساسات و خاطرات انسانی دارند. برای بسیاری، روزهای برفی یادآور دوران کودکی، بازی‌های زمستانی و تعطیلات سال نو است. در نقاشی‌ها، شعرها و فیلم‌ها، مناظر برفی معمولاً حس آرامش، نوستالژی و سکوت را القا می‌کنند. همچنین، سفیدی برف در فرهنگ‌های گوناگون نماد پاکی، آغاز تازه و بی‌گناهی است.

snowy تنها توصیف یک وضعیت آب‌وهوایی نیست، بلکه نمادی از زیبایی خام و خالص طبیعت است. جهان برفی، با سکوت و درخشندگی خود، فرصتی برای تأمل و آرامش فراهم می‌آورد و یادآور چرخه‌ی تغییر و تداوم در طبیعت است. واژه‌ی snowy تصویری از جهانی می‌سازد که در آن زمان کندتر می‌گذرد، صداها نرم‌تر می‌شوند و هر چیز با پوششی از سپیدی و سکون آراسته است.

ارجاع به لغت snowy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snowy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snowy

لغات نزدیک snowy

پیشنهاد بهبود معانی