فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Powdery

ˈpaʊdri ˈpaʊdri

صفت تفضیلی:

more powdery

صفت عالی:

most powdery

معنی

گرد‌مانند، پودری، پودر‌مانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد powdery

  1. adjective consisting of fine, loose grains
    Synonyms:
    sandy dusty fine loose grainy granular dry crumbly friable gritty chalky mealy pulverized gravelly arenaceous arenose floury pulverulent branny impalpable crumbling
    Antonyms:
    solid

ارجاع به لغت powdery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «powdery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/powdery

لغات نزدیک powdery

پیشنهاد بهبود معانی