فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pulverulent

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    خرد‌شونده، ازهم‌پاشنده، گردی، گرد‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pulverulent

  1. adjective Consisting of small particles
    Synonyms: dusty, fine, powdery, pulverous

ارجاع به لغت pulverulent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulverulent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulverulent

لغات نزدیک pulverulent

پیشنهاد بهبود معانی