۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Mealy

ˈmiːli ˈmiːli

معنی و نمونه‌جمله

adjective

آردی، آردنما، ترد، خشک، لکه‌لکه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a mealy apple

سیب کم‌آب و چوب‌پنبه‌مانند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mealy

  1. adjective composed of or covered with particles resembling meal in texture or consistency
    Synonyms:
    powdery grainy granular gritty crumbly coarse-grained farinaceous granulose friable

ارجاع به لغت mealy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mealy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mealy

لغات نزدیک mealy

پیشنهاد بهبود معانی