فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chalky

ˈtʃɑːki ˈtʃɔːki

صفت تفضیلی:

chalkier

صفت عالی:

chalkiest

معنی و نمونه‌جمله

adjective

گچی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Zarry placed her inky, chalky hands on the table.

زری دستان جوهری و گچی خود را روی میز قرار داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chalky

  1. adjective blanched
    Synonyms:
    white pale dull milky

ارجاع به لغت chalky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chalky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chalky

لغات نزدیک chalky

پیشنهاد بهبود معانی