cheat, confidence game, roguery, scam, trimming, fraud, swindling, swindle, hoaxing, con, gyp, cheating, rip off, fraudulence, defraudation, hocus-pocus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او پول را از راه کلاهبرداری بهدست آورد.
He got the money by fraud.
پساز اینکه متوجه شد که آن فروش آنلاین در واقع کلاهبرداری است، احساس کرد که فردی گولخورده است.
She felt like a dupe after realizing that the online sale was actually a scam.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کلاهبرداری» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کلاهبرداری