آخرین به‌روزرسانی:

کلاهبردار به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شیاد، حقه‌باز، شارلاتان

فونتیک فارسی

kolaahbardaar
اسم صفت

swindler, fraud, fraudulent, bamboozler, cheat, trickster, crooked, fly-by-night, shark, con, extortionist, confidence man, extortioner, crook, deceiver

رئیس بانک هم کلاهبردار از آب درآمد.

The president of the bank also turned out to be a crook.

قسم می‌خورم او کلاهبردار است.

I swear he's a swindler.

عامیانه crook, con, con man

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کلاهبردار

  1. مترادف:
    حقه‌باز شیاد گوش‌بر

ارجاع به لغت کلاهبردار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کلاهبردار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کلاهبردار

لغات نزدیک کلاهبردار

پیشنهاد بهبود معانی