شکل نوشتاری دیگر این لغت: گوشبر
عامیانه cheat, gyp, swindler, trickster, defrauder, shark, sharpie, con, con man, con artist, shyster, rook, hustler, fleecer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او احساس کرد که توسط دوست گوشبرش که ایدهاش را دزدیده به او خیانت شده است.
She felt betrayed by her cheat friend who stole her idea.
او نقش گوشبر را عالی بازی کرد.
She played the trickster role perfectly.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گوشبر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوشبر