sponger, swindler, finagler, wheedling, chiseler, cadger, hustler, parasite
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دوست کلاشم همیشه توقع داشت دیگران پول غذایش را حساب کنند.
My sponger friend always expected others to pay for his meals.
کارمند کلاش همیشه به دنبال راهی بود تا از کار فرار کند.
The sponger employee was always looking for ways to avoid work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کلاش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کلاش