سفید مانند برف، مثل برف، برفگون، سفیدسفید، به سفیدی برف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The snow-white flowers bloomed beautifully in the garden.
گلهای برفگون بهزیبایی در باغ شکوفه دادند.
She wore a snow-white dress.
او لباسی به سفیدی برف بر تن داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «snow-white» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snow-white