فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Snowball Fight

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

برف‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The kids eagerly rushed outside for a snowball fight.

بچه‌ها مشتاقانه به بیرون هجوم آوردند تا برف‌بازی کنند.

Students awaited the first snowfall for their university's snowball fight.

دانشجویان منتظر اولین بارش برف بودند تا در دانشگاه خود برف‌بازی کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The snowball fight is a great way to enjoy the chilly weather.

برف‌بازی راهی عالی برای لذت بردن از این هوای سرد است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد snowball fight

  1. noun a playful fight in which people throw snowballs at each other

ارجاع به لغت snowball fight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «snowball fight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snowball-fight

لغات نزدیک snowball fight

پیشنهاد بهبود معانی