برفبازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The kids eagerly rushed outside for a snowball fight.
بچهها مشتاقانه به بیرون هجوم آوردند تا برفبازی کنند.
Students awaited the first snowfall for their university's snowball fight.
دانشجویان منتظر اولین بارش برف بودند تا در دانشگاه خود برفبازی کنند.
The snowball fight is a great way to enjoy the chilly weather.
برفبازی راهی عالی برای لذت بردن از این هوای سرد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «snowball fight» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snowball-fight