آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Compliment

    ˈkɑːmpləmənt ˈkɑːmpləmənt ˈkɒmpləmənt

    گذشته‌ی ساده:

    complimented

    شکل سوم:

    complimented

    سوم‌شخص مفرد:

    compliments

    وجه وصفی حال:

    complimenting

    شکل جمع:

    compliments

    معنی compliment | جمله با compliment

    noun verb - transitive adverb C2

    تعارف، تعریف، درود، تعریف کردن از

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    They paid him great compliments.

    خیلی از او تعریف می‌کردند.

    (give) my compliments to your brother.

    سلام مرا به برادرت برسان.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They complimented him for his devotion.

    فداکاری او را مورد ستایش قرار دادند.

    a gift -- compliments of your colleagues

    هدیه‌ی تقدیمی (تقدیم شده) از سوی همکاران شما

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد compliment

    1. noun praise, flattery
      Synonyms:
      praise approval admiration appreciation regard honor homage tribute flattery acclaim applause commendation endorsement laud notice respects congratulations blessing favor ovation sanction veneration acclamation eulogy laudation kudo good word confirmation bouquet posy comp felicitation courtesy adulation cajolery panegyric buttering up warm fuzzy orchid laurels encomium pat on the back sentiment
      Antonyms:
      blame criticism censure complaint insult denunciation slander libel
    1. verb praise, flatter
      Synonyms:
      praise commend honor celebrate recommend applaud flatter glorify exalt hail laud endorse magnify salute cheer congratulate toast satisfy please speak highly of pay tribute to extol acclaim pat on the back eulogize worship make much of hand it to soothe charm cajole puff up butter up felicitate take off hat to pay respects sing praises of adulate fawn upon ingratiate oneself with panegyrize kudize give bouquet roose trade last wish joy to
      Antonyms:
      criticize blame insult denounce complain slander censure libel

    سوال‌های رایج compliment

    گذشته‌ی ساده compliment چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده compliment در زبان انگلیسی complimented است.

    شکل سوم compliment چی میشه؟

    شکل سوم compliment در زبان انگلیسی complimented است.

    شکل جمع compliment چی میشه؟

    شکل جمع compliment در زبان انگلیسی compliments است.

    وجه وصفی حال compliment چی میشه؟

    وجه وصفی حال compliment در زبان انگلیسی complimenting است.

    سوم‌شخص مفرد compliment چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد compliment در زبان انگلیسی compliments است.

    ارجاع به لغت compliment

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «compliment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/compliment

    لغات نزدیک compliment

    • - complicity
    • - complier
    • - compliment
    • - complimentary
    • - compline or complin
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.