فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Recommend
ˌrekəˈmend
ˌrekəˈmend
گذشته‌ی ساده:
recommendedشکل سوم:
recommendedسوم‌شخص مفرد:
recommendsوجه وصفی حال:
recommendingمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
verb - transitive
B1
سفارش کردن، توصیه کردن، معرفی کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط
Can you recommend a good dentist to me?
آیا می‌توانی یک دندان‌پزشک خوب به من معرفی کنی؟
He has been recommended to me by a friend.
یکی از دوستان سفارش او را به من کرده است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
They have recommended Ali for the job.
آن‌ها علی را برای این شغل توصیه کرده‌اند.
Ahmad has highly recommended this book.
احمد خیلی این کتاب را توصیه کرده است.
They recommend that we wait more.
آن‌ها صلاح می‌دانند که ما بیشتر صبر کنیم.
He recommends a bigger car.
او اتومبیل بزرگ‌تری را توصیه می‌کند.
The doctor recommended more rest.
دکتر استراحت بیشتری را تجویز کرد.
Well, what do you recommend?
خب تو چه صلاح می‌دانی؟
مترادف و متضاد recommend
-
verb advise, approveSynonyms:approve endorse praise urge support back suggest commend esteem value favor acclaim laud glorify celebrate exalt magnify extol justify hold up advance advocate uphold confirm sanction second counsel enjoin prescribe propose put forward applaud speak well of think highly of be all for be satisfied with compliment speak highly of vouch for stand by front for go on record for put in a good word put on to steer prizeAntonyms:disapprove discourage dissuade
ارجاع به لغت recommend
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «recommend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recommend
لغات نزدیک recommend
- - recombinant dna
- - recombination
- - recommend
- - recommend a book
- - recommend a film