گذشتهی ساده:
dissuadedشکل سوم:
dissuadedسومشخص مفرد:
dissuadesوجه وصفی حال:
dissuadingبازداشتن، منع کردن، منصرف کردن، رأی کسی رازدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They tried to dissuade me from going there.
آنان کوشیدند مرا از رفتن به آنجا منصرف کنند.
We dissuaded him from resigning.
ما او را از استعفا دادن منصرف کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dissuade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dissuade