امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dissuasion

dɪˈsweɪʒn̩ dɪˈsweɪʒn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
منع، ممانعت، منصرف کردن، بازداشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissuasion

  1. noun Something that impedes
    Synonyms:
    discouragement deterrence check
  1. noun Persuading not to do or believe something; talking someone out of a belief or an intended course of action
    Antonyms:
    persuasion

ارجاع به لغت dissuasion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissuasion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissuasion

لغات نزدیک dissuasion

پیشنهاد بهبود معانی