آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Discouragement

dɪˈskɜrːɪdʒmənt dɪsˈkʌrɪdʒmənt

معنی discouragement | جمله با discouragement

noun

دلسردی، فتور، یأس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

When they rejected my proposal, my discouragement was deep.

وقتی که آنان پیشنهاد مرا رد کردند، دچار نومیدی عمیقی شدم.

This policy is an incentive rather than a discouragement to corruption.

این سیاست مشوق فساد است، نه بازدارنده‌ی آن.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد discouragement

  1. noun despondency
    Synonyms:
    sadness depression dejection despair disappointment hopelessness downheartedness melancholy low spirits dismay pessimism loss of confidence the blues cold feet discomfiture

ارجاع به لغت discouragement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discouragement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discouragement

لغات نزدیک discouragement

پیشنهاد بهبود معانی