پژمانی، افسردگی، سرافکندگی، دلمردگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
When she came in, her face was a picture of dejection and hopelessness.
وقتی که وارد شد چهرهاش تصویری از غم و حرمان بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dejection» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dejection