شکل جمع:
depressionsسلامت روان افسردگی، پریشانی، اندوه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سلامت روان
That news filled all of us with depression.
آن خبر همهی ما را غرق در اندوه کرد.
He suffers from acute depression.
او از افسردگی شدید رنج میبرد.
cyclical depression
افسرده روانی ادواری
اقتصاد کسادی، تنزل، رکود
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a depression in Indian arts which will result in their disappearance
کسادی در صنایع دستی سرخپوستان که منجر به نابودی آن خواهد شد
گیاهشناسی تورفتگی، گودشدگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The slightest depression of the button will start the engine.
کمترین فشار روی دکمه موتور را به کار میاندازد.
Some of the depressions on the surface of the field were filled with water.
برخی از فرورفتگیهای پهنهی دشت مملو از آب بودند.
the depressions on the surface of the Moon
گودیهای سطح کره ماه
a quick depression of the mercury in the thermometer
پایین رفتن سریع جیوه در حرارت سنج
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «depression» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depression