امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unemployment

ˌʌnɪmˈplɔɪmənt ˌʌnɪmˈplɔɪmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    unemployments

معنی

noun uncountable B1
بیکاری، عدم اشتغال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unemployment

  1. noun The state of being unemployed or not having a job
    Synonyms:
    work stoppage lay off strike conditions
    Antonyms:
    employment

Collocations

ارجاع به لغت unemployment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unemployment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unemployment

لغات نزدیک unemployment

پیشنهاد بهبود معانی