گذشتهی ساده:
vacuumedشکل سوم:
vacuumedسومشخص مفرد:
vacuumsوجه وصفی حال:
vacuumingشکل جمع:
vacuumsخلأ، فضای تهی
Creating a vacuum is essential for some scientific instruments.
ایجاد خلأ برای برخی از دستگاههای علمی ضروری است.
The vacuum inside the bottle keeps the contents hot.
خلأ داخل بطری باعث گرم نگه داشتن محتویات میشود.
خلأ، کمبود، فقدان، جای خالی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His sudden death created a huge power vacuum.
مرگ ناگهانی او خلأ بزرگی در قدرت بهوجود آورد.
The company is trying to fill the vacuum left by its competitor.
شرکت در تلاش است جای خالی رقیب خود را پر کند.
جاروبرقی
The vacuum cleaner broke down yesterday.
جاروبرقی دیروز خراب شد.
Please plug in the vacuum and start cleaning.
لطفاً جاروبرقی را به برق بزن و شروع به تمیز کردن کن.
جاروبرقی کشیدن
در انگلیسی بریتانیایی از hoover استفاده میشود.
Mehri dusted the furniture and vacuumed the rugs.
مهری مبلها را گردگیری کرد و فرشها را جاروبرقی زد.
I need to vacuum the carpet before the guests arrive.
قبلاز رسیدن مهمانها باید فرش را جاروبرقی بکشم.
گذشتهی ساده vacuum در زبان انگلیسی vacuumed است.
شکل سوم vacuum در زبان انگلیسی vacuumed است.
شکل جمع vacuum در زبان انگلیسی vacuums است.
وجه وصفی حال vacuum در زبان انگلیسی vacuuming است.
سومشخص مفرد vacuum در زبان انگلیسی vacuums است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vacuum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vacuum