آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۵ مرداد ۱۴۰۴

    Vacuum

    ˈvækjuəm / / -kjʊm ˈvækjuəm / / -kjʊm

    گذشته‌ی ساده:

    vacuumed

    شکل سوم:

    vacuumed

    سوم‌شخص مفرد:

    vacuums

    وجه وصفی حال:

    vacuuming

    شکل جمع:

    vacuums

    معنی vacuum | جمله با vacuum

    noun countable uncountable

    خلأ، فضای تهی

    Creating a vacuum is essential for some scientific instruments.

    ایجاد خلأ برای برخی از دستگاه‌های علمی ضروری است.

    The vacuum inside the bottle keeps the contents hot.

    خلأ داخل بطری باعث گرم نگه داشتن محتویات می‌شود.

    noun singular

    خلأ، کمبود، فقدان، جای خالی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    His sudden death created a huge power vacuum.

    مرگ ناگهانی او خلأ بزرگی در قدرت به‌وجود آورد.

    The company is trying to fill the vacuum left by its competitor.

    شرکت در تلاش است جای خالی رقیب خود را پر کند.

    noun countable

    جاروبرقی

    The vacuum cleaner broke down yesterday.

    جاروبرقی دیروز خراب شد.

    Please plug in the vacuum and start cleaning.

    لطفاً جاروبرقی را به برق بزن و شروع به تمیز کردن کن.

    verb - intransitive verb - transitive

    جاروبرقی کشیدن

    در انگلیسی بریتانیایی از hoover استفاده می‌شود.

    Mehri dusted the furniture and vacuumed the rugs.

    مهری مبل‌ها را گردگیری کرد و فرش‌ها را جاروبرقی زد.

    I need to vacuum the carpet before the guests arrive.

    قبل‌از رسیدن مهمان‌ها باید فرش را جاروبرقی بکشم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vacuum

    1. noun empty, unfilled space
      Synonyms:
      emptiness void vacuity nothingness space vacancy barrenness rarefaction cavity vacuum-cleaner exhaustion
      Antonyms:
      fullness
    1. verb clean with a vacuum cleaner
      Synonyms:
      vacuum-clean clean sweep sweep-up hoover (British) hoover
    1. noun emptiness
      Synonyms:
      space void gap nothingness vacuity exhaustion free space rarefaction
      Antonyms:
      fullness

    سوال‌های رایج vacuum

    گذشته‌ی ساده vacuum چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده vacuum در زبان انگلیسی vacuumed است.

    شکل سوم vacuum چی میشه؟

    شکل سوم vacuum در زبان انگلیسی vacuumed است.

    شکل جمع vacuum چی میشه؟

    شکل جمع vacuum در زبان انگلیسی vacuums است.

    وجه وصفی حال vacuum چی میشه؟

    وجه وصفی حال vacuum در زبان انگلیسی vacuuming است.

    سوم‌شخص مفرد vacuum چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد vacuum در زبان انگلیسی vacuums است.

    ارجاع به لغت vacuum

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vacuum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vacuum

    لغات نزدیک vacuum

    • - vacuole
    • - vacuous
    • - vacuum
    • - vacuum bottle (or flask or jug)
    • - vacuum chamber
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.