تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زنی را کاملاً شیفته کردن، دل زنی را بردن
رد کردن، انکار کردن
(خاکروبه و کثافت را) زیر فرش جارو کردن، نادیده انگاشتن
sweep (or carry) off one's feet
(از شدت عشق یا محبت یا احساسات) از خود بیخود کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sweep» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sweep