آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Extent

ɪkˈstent ɪkˈstent

معنی extent | جمله با extent

noun singular uncountable B2

وسعت، اندازه، میزان، حد، گستره، دامنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He expanded his empire to its largest extent.

او امپراطوری خود را به بیشترین حد خود گسترش داد.

The full extent of the damages sustained is not yet known.

میزان دقیق آسیب‌های وارده هنوز تعیین نشده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We will benefit from free trade to the same extent as the Koreans do.

ما به اندازه‌ی کره‌ای‌ها از تجارت آزاد بهره خواهیم برد.

I don't know to what extent he is aware of this.

نمی‌دانم تا چه حد به این موضوع آگاهی دارد.

Her health deteriorated to such an extent that she had to be hospitalized.

سلامتی‌اش به حدی تحلیل رفت که لازم شد در بیمارستان بستری‌ شود.

We will defend our rights even to the extent of giving our lives.

ما حتی به قمیت از دست دادن جانمان از حقوق خود دفاع خواهیم کرد.

They lost money to the extent that they decided to close the shop.

آن‌ها به حدی ضرر کردند که تصمیم گرفتند مغازه را ببندند.

the extent of his political influence

دامنه‌ی نفوذ سیاسی او

the extent of his knowledge

گستردگی دانش او

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد extent

Collocations

to a large extent

به میزان زیاد

به میزان زیاد، به مقدار زیاد، اکثراً

to such an extent

تا به آن حد که، آن‌قدر که

to some extent, to a certain extent

تا اندازه‌ای، تا مقداری

to the extent of

تا حد، تا سرحد

to the extent that

به حدی که، به طوری که

Collocations بیشتر

to what extent

تا چه اندازه؟، به چه مقدار؟

to a certain extent (or degree)

تا اندازه‌ای، به مقدار معینی

ارجاع به لغت extent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extent

لغات نزدیک extent

پیشنهاد بهبود معانی