آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Tune

tuːn tjuːn

گذشته‌ی ساده:

tuned

شکل سوم:

tuned

سوم‌شخص مفرد:

tunes

وجه وصفی حال:

tuning

شکل جمع:

tunes

معنی tune | جمله با tune

noun countable A2

موسیقی آهنگ، نغمه، ملودی

That old tune reminds me of my childhood.

آن نغمه‌ی قدیمی مرا به یاد دوران کودکی‌ام می‌اندازد.

She played a beautiful tune on the piano.

او آهنگی زیبا با پیانو نواخت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to whistle a tune

آهنگی را سوت زدن

a violin that is out of tune

ویولنی که کوک نیست

noun singular countable

انگلیسی بریتانیایی تنظیم، سرویس (برای خودرو)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The mechanic did a full tune-up on the engine.

مکانیک سرویس کاملی روی موتور انجام داد.

My car needs a tune-up before our road trip.

ماشینم قبل‌از سفر جاده‌ای به سرویس نیاز دارد.

verb - transitive

موسیقی کوک کردن، میزان کردن، تنظیم کردن

Before the concert they tuned their instruments.

پیش‌از کنسرت، سازهای خود را کوک کردند.

The piano hasn’t been tuned for years.

پیانو سال‌هاست که کوک نشده است.

verb - transitive

تنظیم کردن، گرفتن ایستگاه رادیویی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

We always tune in to Tehran Radio to hear the news.

ما همیشه برای شنیدن اخبار، رادیو تهران را می‌گیریم.

Her car radio is always tuned to the local news station.

رادیوی ماشینش همیشه روی ایستگاه خبرهای محلی تنظیم است.

verb - transitive

سرویس کردن، تنظیم کردن (خودرو)

The engine doesn’t need repair—just a little tuning.

موتور نیازی به تعمیر ندارد؛ فقط کمی تنظیم لازم دارد.

After tuning the engine, the car ran much more smoothly.

بعداز تنظیم موتور، ماشین خیلی روان‌تر کار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tune

Phrasal verbs

tune in

1- (رادیو و تلویزیون) گرفتن، (روی ایستگاه یا موج به‌خصوص) میزان کردن

2- (امریکا - عامیانه) آگاه کردن یا شدن، اهل حال کردن یا شدن

tune out

1- (رادیو و تلویزیون - برای پرهیز از پارازیت) میزان کردن 2- (امریکا - عامیانه) توجه یا علاقه‌ی خود را به چیز دیگری معطوف‌کردن

tune up

(موتور اتومبیل و غیره) تعمیر و تنظیم کردن، میزان کردن

(ساز موسیقی) کوک کردن

Collocations

tune an instrument

کوک کردن ساز

catchy tune

آهنگ گیرا، آهنگ جذاب

Idioms

call the tune

اداره کردن، سرپرستی کردن، آقا بالا سر بودن، زمام در دست داشتن

change one's tune

تغییر روش (یا عقیده و غیره) دادن، رفتار خود را عوض کردن

sing a different tune

(به‌دلیل تغییر اوضاع و غیره) روش یا حرف یا عقیده‌ی خود را عوض کردن

to the tune of

(عامیانه) به مبلغ، به میزان، به تعداد

Idioms بیشتر

dance to another tune

هرروز به سازی رقصیدن، به ساز دیگری رقصیدن

he who pays the piper calls the tune

کسی که مزد فلوت‌زن را می‌دهد، حق انتخاب آهنگ را دارد، اختیار با کسی است که هزینه یا مسئولیت را تقبل کند

سوال‌های رایج tune

گذشته‌ی ساده tune چی میشه؟

گذشته‌ی ساده tune در زبان انگلیسی tuned است.

شکل سوم tune چی میشه؟

شکل سوم tune در زبان انگلیسی tuned است.

شکل جمع tune چی میشه؟

شکل جمع tune در زبان انگلیسی tunes است.

وجه وصفی حال tune چی میشه؟

وجه وصفی حال tune در زبان انگلیسی tuning است.

سوم‌شخص مفرد tune چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد tune در زبان انگلیسی tunes است.

ارجاع به لغت tune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tune

لغات نزدیک tune

پیشنهاد بهبود معانی