گذشتهی ساده:
tunedشکل سوم:
tunedسومشخص مفرد:
tunesوجه وصفی حال:
tuningشکل جمع:
tunes1- (رادیو و تلویزیون) گرفتن، (روی ایستگاه یا موج بهخصوص) میزان کردن
2- (امریکا - عامیانه) آگاه کردن یا شدن، اهل حال کردن یا شدن
1- (رادیو و تلویزیون - برای پرهیز از پارازیت) میزان کردن 2- (امریکا - عامیانه) توجه یا علاقهی خود را به چیز دیگری معطوفکردن
(موتور اتومبیل و غیره) تعمیر و تنظیم کردن، میزان کردن
(ساز موسیقی) کوک کردن
اداره کردن، سرپرستی کردن، آقا بالا سر بودن، زمام در دست داشتن
تغییر روش (یا عقیده و غیره) دادن، رفتار خود را عوض کردن
(بهدلیل تغییر اوضاع و غیره) روش یا حرف یا عقیدهی خود را عوض کردن
(عامیانه) به مبلغ، به میزان، به تعداد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tune» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tune