آخرین به‌روزرسانی:

Dial

daɪəl daɪəl

گذشته‌ی ساده:

dialed

شکل سوم:

dialed

سوم‌شخص مفرد:

dials

وجه وصفی حال:

dialing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive B1

شماره گرفتن، تلفن زدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

I dialed her number but she didn't pick up.

شماره‌اش را گرفتم اما برنداشت.

dial Mr. Kaykavoosi

شماره‌ی آقای کیکاوسی را بگیر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Please dial 911 in case of an emergency.

لطفاً در مواقع اضطراری به ۹۱۱ تلفن بزنید.

noun countable

صفحه‌ی عقربه‌دار (مثل ترازو، ساعت یا کیلومترشمار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Can they read what it says on the dial?

آیا می‌توانند متوجه شوند که صفحه‌ی عقربه‌دار چه چیزی را نشان می‌دهد؟

The dial of her watch is round.

صفحه‌ی ساعت او گرد است.

noun countable

گردونه (برای تنظیم رادیو و تلویزیون)

Rameen was playing with the radio's buttons and dial.

رامین با دکمه‌ها و گردونه‌ی تنظیم رادیو بازی می‌کرد.

How do you dial this radio?

گردونه‌ی رادیو را چطور تنظیم می‌کنید؟

نمونه‌جمله‌های بیشتر

turn the dial until you find the station

گردونه را بچرخان تا ایستگاه را بیابی

noun countable

صفحه‌ی شماره‌گیر (در تلفن‌های قدیمی)

She spun the dial to input the phone number.

او برای وارد کردن شماره‌تلفن، صفحه‌ی شماره‌گیر را چرخاند.

The old rotary phone had a classic dial for making calls.

تلفن چرخشی قدیمی دارای یک صفحه‌ی شماره‌گیر کلاسیک برای برقراری تماس بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dial

  1. verb tune to desired position
    Synonyms:
    turn rotate twist wheel ring zero in on punch

Collocations

dialing code

(انگلیس - تلفن) پیش‌شماره، کد

dialing tone

(انگلیس - تلفن) بوق آزاد

ارجاع به لغت dial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dial

لغات نزدیک dial

پیشنهاد بهبود معانی