با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Representational

ˌreprɪzenˈteɪʃnəl ˌreprɪzenˈteɪʃnəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective
    وابسته به نمایندگی یا وکالت
  • adjective
    (هنر) تجسمی، تناور، تنایشی، تن بخش (مانند تئاتر و باله)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد representational

  1. adjective (used especially of art) depicting objects, figures,or scenes as seen
    Antonyms: nonrepresentational

لغات هم‌خانواده representational

ارجاع به لغت representational

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «representational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/representational

لغات نزدیک representational

پیشنهاد بهبود معانی