آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Representational

ˌreprɪzenˈteɪʃnəl ˌreprɪzenˈteɪʃnəl

معنی representational

adjective

وابسته به نمایندگی یا وکالت

adjective

(هنر) تجسمی، تناور، تنایشی، تن بخش (مانند تئاتر و باله)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد representational

  1. adjective (used especially of art) depicting objects, figures,or scenes as seen

لغات هم‌خانواده representational

ارجاع به لغت representational

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «representational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/representational

لغات نزدیک representational

پیشنهاد بهبود معانی