آخرین به‌روزرسانی:
خوشبخت شدن به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
سعادتمند شدن
فونتیک فارسی
khoshbakht shodan
فعل لازم
to become happy, to become fortunate, to become blessed, to become blissful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او بعد از سال‌ها سختکوشی بالاخره خوشبخت شد.
After years of hard work, she finally became fortunate.
عشق زوج جوان به یکدیگر باعث شد خوشبخت شوند.
The young couple's love to each other allowed them to become blessed.
ارجاع به لغت خوشبخت شدن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «خوشبخت شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خوشبخت شدن