با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Salon

səˈlɑːn ˈsælɒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun countable B1
    ( saloon ) تالار، سالن زیبایی، رستوران، مشروب‌فروشی، اتاق نشیمن، تماشاخانه
    • - beauty salon
    • - آرایشگاه (زنانه)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد salon

  1. noun A room for showing works of art
    Synonyms: showroom, hall, reception-room
  2. noun A shop where hairdressers and beauticians work
    Synonyms: beauty-salon, assemblage, gallery, gathering, group, hall, parlor, beauty-parlor, reception, room, shop, beauty-parlour, showroom, beauty-shop

ارجاع به لغت salon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/salon

لغات نزدیک salon

پیشنهاد بهبود معانی