آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Reception

rɪˈsepʃn rɪˈsepʃn

شکل جمع:

receptions

معنی reception | جمله با reception

noun countable B2

مهمانی، جشن (رسمی)

They organized a grand reception to welcome the new ambassador.

آن‌ها مراسم باشکوهی برای استقبال از سفیر جدید برگزار کردند.

The president hosted a reception for the Nobel Prize winners.

رئیس‌جمهور، جشنی برای برندگان جایزه‌ی نوبل برگزار کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a reception in honor of the new mayor

مهمانی به افتخار شهردار جدید

a friendly reception

یک پذیرایی دوستانه

a wedding reception

ضیافت عروسی

noun singular C1

پذیرش، واکنش، بازخورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The proposal was given a hostile reception at the meeting.

پیشنهاد در جلسه با واکنشی خصمانه روبه‌رو شد.

The book’s warm reception surprised the author.

پذیرش گرم کتاب، نویسنده را غافلگیر کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

good or poor reception

خوب یا بد دریافت کردن

noun uncountable

پذیرش، استقبال، دریافت

The facility is not yet equipped for the reception of hazardous materials.

این تأسیسات هنوز برای دریافت مواد خطرناک تجهیز نشده است.

The embassy arranged everything for the reception of the refugees.

سفارت همه چیز را برای پذیرش پناهجویان ترتیب داده بود.

noun uncountable B1

پذیرش (بیمارستان، اداره و غیره)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

Please leave the keys at the reception before you check out.

لطفاً قبل‌از خروج، کلیدها را در پذیرش بگذارید.

You need to wait at reception until someone comes to collect you.

باید در پذیرش منتظر بمانی تا کسی دنبالت بیاید.

noun uncountable

آنتن‌دهی، کیفیت دریافت سیگنال، پوشش‌دهی (رادیو و تلویزیون)

There was too much interference, and the reception was poor.

اختلال زیادی وجود داشت و آنتن‌دهی ضعیف بود.

She adjusted the antenna to improve the TV reception.

او آنتن را تنظیم کرد تا کیفیت دریافت سیگنال تلویزیون بهتر شود.

noun uncountable

انگلیسی بریتانیایی کلاس آمادگی، پیش‌دبستانی، سال اول دبستان (در نظام آموزشی بریتانیا)

The reception teacher welcomed all the parents on the first day.

معلم کلاس آمادگی در روز اول از همه‌ی والدین استقبال کرد.

He was the youngest child in the reception class.

او جوان‌ترین کودک در پیش‌دبستانی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reception

لغات هم‌خانواده reception

سوال‌های رایج reception

شکل جمع reception چی میشه؟

شکل جمع reception در زبان انگلیسی receptions است.

ارجاع به لغت reception

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reception» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reception

لغات نزدیک reception

پیشنهاد بهبود معانی