با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Reception

rɪˈsepʃn rɪˈsepʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    receptions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B2
    هتل (بیمارستان، اداره و غیره) متصدی پذیرش
  • noun countable
    پذیرایی، مهمانی
    • - a reception in honor of the new mayor
    • - مهمانی به افتخار شهردار جدید
    • - a friendly reception
    • - یک پذیرایی دوستانه
    • - a wedding reception
    • - ضیافت عروسی
  • noun countable
    پذیرش، قبول، دریافت
    • - good or poor reception
    • - خوب یا بد دریافت کردن
  • noun countable
    برخورد
  • noun uncountable
    (رادیو و تلویزیون) دریافت صدا یا تصویر، گرفتن، صداگیری، تصویرگیری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد reception

  1. noun acceptance; acknowledgment
    Synonyms: accession, acquisition, admission, disposition, encounter, gathering, greeting, induction, introduction, meeting, reaction, receipt, receiving, recipience, recognition, response, salutation, treatment, welcome
    Antonyms: disacknowledgment
  2. noun celebratory party
    Synonyms: buffet, dinner, do, entertainment, function, gathering, levee, matinee, soiree, supper, tea

لغات هم‌خانواده reception

ارجاع به لغت reception

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reception» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reception

لغات نزدیک reception

پیشنهاد بهبود معانی