Receipts

rɪˈsits rɪˈsits
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
دریافتی‌ها، وصولی‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- tax receipts
- مالیات‌های دریافتی
- On Saturdays Amos takes the week's receipts to the bank.
- آموس شنبه‌ها دریافتی‌های هفتگی را به بانک انتقال می‌دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد receipts

  1. noun money earned in business venture
    Synonyms:
    income earnings profit gain revenue net return proceeds take gross cash flow comings in taking handle revenue stream bottom line get gate royalty take-in
    Antonyms:
    loss losses

لغات هم‌خانواده receipts

ارجاع به لغت receipts

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «receipts» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/receipts

لغات نزدیک receipts

پیشنهاد بهبود معانی