گذشتهی ساده:
profitedشکل سوم:
profitedسومشخص مفرد:
profitsوجه وصفی حال:
profitingشکل جمع:
profitsسود، فایده، منفعت، مزیت، برتری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I made a profit of $200.
دویست دلار سود بردم.
We sold our house at a profit.
ما منزلمان را با منفعت فروختیم.
منفعت بردن، عایدی داشتن، سود بردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I have profited greatly from your advice.
از نصایح شما خیلی استفاده بردهام.
فایده رساندن
It will profit you nothing to do that.
انجام آن کار برایت هیچ سودی نخواهد داشت.
What does it profit a man to gain the whole world and lose his soul?
(انجیل) چه فایده دارد اگر انسان همهی دنیا را بهدست آورد؛ ولی وجدان و روح خود را از دست بدهد؟
از چیزی بهرهمند شدن، پند گرفتن، استفادهی تجربی یا معنوی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «profit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profit