امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Augmentation

    ˌɑːɡmenˈteɪʃn̩ ˌɔːɡmenˈteɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    افزایش، اضافه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - the augmentation of incomes
    - ازدیاد درآمدها
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد augmentation

    1. noun making greater; improving
      Synonyms:
      accession accretion addition amplification beefing up boost buildup development enhancement enlargement enrichment expansion extension fleshing out growth heightening hike increase increment inflation intensification magnification multiplication raise reinforcement rise strengthening swelling up upping
      Antonyms:
      decrease degradation

    ارجاع به لغت augmentation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «augmentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/augmentation

    لغات نزدیک augmentation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return